هنر، تجلی شیدایی…
تاريخ ارسال خبر : 21 آوریل 2015 | ساعت 22:54 | کد خبر: 33235 | sv135 | چاپ این مطلب

“به مناسبت هفته ی هنر انقلاب اسلامی و سالروز شهادت هنرمند شهید سید مرتضی آوینی”مصعب یحیایی

واژه ی هنر از جمله مفاهیمی است که تاویل و تفسیرهای مختلفی از آن در جامعه وجود دارد و هر کس بر اساس زاویه دید خود که مبتنی بر نگرش های اعتقادی، سیاسی، اجتماعی و … است به شرح این مفهوم و مصداق سازی درباره آن می پردازد.  وجه غالب در بین توده ی مردم موسیقی، شعر، نقاشی و مسایلی از این دست را هنر و در حیطه ی امور هنری تلقی کرده و بدون توجه به مسیر و جهت حرکت این نوع رفتارها، آن ها را فعالیت های هنری می نامند.

هر چند این امور در حوزه هنر تعریف و تقسیم بندی می گردد اما باید دقت داشت که این نوع تعریف از هنر ناقص، عامیانه و سطحی بوده و در اصطلاح منطقی “جامع و مانع” نیست. حقیقت آن است که جهت و محتوای فعالیت های بشر در طول حیات، دو عنصر اصلی و تعیین کننده در باب تعریف مفهوم هنر است و تکیه صرف بر قالب هنری فعالیت ها نمی تواند موید هنرمندانه بودن رفتار باشد.

در طی سال های متمادی جریان های به اصطلاح روشنفکری -و یا بهتر بگوییم غرب زده- در کشور نیز متاثر از وادادگی فرهنگی خود در این عرصه سعی در ارائه تعریف های غلط و نادرست و البته در ظاهر زیبا و عوام پسند داشته اند و با تزریقات مسموم خود قواعدی همچون “هنر برای هنر”، “هنر محض” و … را به افکار عمومی وارد نموده اند که البته باید به موثر بودن این تزریقات اذعان کرد و حساسیت بیشتری در این رابطه به خرج داد!

“هنر برای هنر” که مروج اندیشه ی “هنر خالی از عقیده” است، هر چند در ظاهر امر و نگاه اولیه فریبنده و جذاب به نظر می رسد اما با کمی تامل تهی بودن این نوع تفکر کاملا محسوس و معلوم خواهد شد. اساساً این شبه جمله نوعی خودزنی محسوب می گردد چرا که خود از سنخ عقاید و معرف نوعی عقیده است! عقیده ای بر مبنای “عدم دخالت عقاید” در زندگی هنری! و این خود بهترین دلیل بر سفیهانه بودن این دیدگاه است!

همانطور که گذشت هنر نمی تواند خالی از عقیده باشد و به ناچار دارای کیفیتی به نام “محتوا و جهت” خواهد بود که منجر به هنرمندانه و یا غیرهنرمندانه بودن آن می گردد. هنر به مثابه قالب، ظرف و محمل اندیشه های انسانی است و آنچه به این ظرف ارزش و اعتبار می دهد محتوای آن است. بی شک بین محتوای مفید، موثر و لطیف با محتوای مسموم و ناکارآمد تفاوت های بسیاری وجود خواهد داشت هرچند هر دو در ظرف و قالب هنر ارائه گردند!

با دقت در چارچوب و اصول رفتار هنرمندانه که همان جهت و محتوای آن است درمی یابیم که در صورت قرار گرفتن فعالیت های بشر در “جهت صحیح” و با رعایت “کیفیت لازم” در حوزه محتوا، همه ی اعمال و رفتارهای انسان می تواند وجهه هنرمندانه بیابد و در این صورت زندگی آدمی به صحنه تجسم و تجسد هنر حقیقی مبدل خواهد شد.

هنر در معنای صحیح و معقول، داشتن صبغه و جهت الهی ست و محتوای هنرمندانه نیز تعهد و التزام به خدایی زیستن است. همچنانکه حضرت امام خمینی (ره) نیز با بیان جمله ی “شهادت، هنر مردان خداست” از چیستی و چگونگی هنر دینی پرده برداشته و هنر حقیقی را زیستن بر مدار دین می دانند.

به نظر می رسد در روزگار ما واژه ی پرکاربرد و البته غریب هنر بایستی مورد بازبینی و بازتعریف قرار گیرد و با ارائه چارچوب صحیح هنر اصیل، از ارائه برداشت های نادرست و انحرافی جلوگیری کرد. باید به فنا و زوال آثار انسانی و ماندگاری وجوه الهی تکیه کرد و تاکید داشت که: “مَا عِندَکُمْ یَنفَدُ وَ مَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ…”

“هنر آن است که بمیری، پیش از آنکه بمیرانندت… مبدا و منشا حیات آنانند که چنین مرده اند”

نویسنده: مصعب یحیایی


نظرات کاربران 

ارسال یک پاسخ