FBI برادرم را زیر شکنجه کشت/ انفجار اوکلاهاما نتیجه عملیات FBI بود
تاريخ ارسال خبر : 6 می 2012 | ساعت 11:52 | کد خبر: 12191 | sv131 | چاپ این مطلب

یک حقوقدان آمریکایی که “اف‌بی‌آی” به اشتباه برادرش را به اتهام دست داشتن در بمب‌گذاری “اوکلاهاما” دستگیر کرد و به قتل رساند، از تحقیقاتش در این خصوص و مراحل این پرونده گفت.

خبرگزاری فارس: FBI برادرم را زیر شکنجه کشت/ انفجار اوکلاهاما نتیجه عملیات FBI بود

به گزارش فارس، یک حقوقدان آمریکایی در مصاحبه با بخش رادیویی «آنتی وار» حقایقی را در مورد پرونده برادرش افشا کرد که به اشتباه از سوی اف بی آی به اتهام دست داشتن در بمب گذاری اوکلاهاما دستگیر شد و زیر شکنجه جان سپرد.  

بمب‌گذاری شهر «اوکلاهما» که در تاریخ ۱۹ آوریل سال ۱۹۹۵ در مقابل ساختمان فدرال موری در شهر اوکلاهاما به وقوع پیوست، تا زمان حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۱ مخرّب‌ترین حادثه تروریستی آمریکا بود که در آن ۱۶۸ نفر (که از میان آنها ۱۹ نفرشان کودک زیر ۶ سال بودند) کشته و ۶۸۰ نفر زخمی شدند.

طبق برآوردهای رسمی این بمب‌گذاری حداقل خسارتی معادل با ۶۵۲ میلیون دلار به اقتصاد آمریکا تحمیل کرد.

 

بمب‌گذاری اوکلاهاما که یکی از بزرگترین حوادث تروریستی آمریکا بود خسارتی معادل با ۶۵۲ میلیون دلار به اقتصاد آمریکا تحمیل کرد.

با این وجود، خسارت‌های اقتصادی تنها ضربه‌ای نبود که در جریان این حادثه به آمریکا و مردم این کشور وارد آمد، چرا که دولت این کشور اشتباهات زیادی نیز در جریان پیگیری‌های قضایی این پرونده، که بزرگترین پرونده جنایی این کشور نام گرفت مرتکب شد؛ از جمله این اشتباهات دستگیری اشتباه فردی به نام «کنت ترنتادو» بود که زیر شکنجه‌های اف‌بی‌آی جان باخت.

مورد «کنت ترنتادو» یکی از صدها مورد اشتباه پلیس «اف‌بی‌آی» آمریکا بود که تنها به خاطر اینکه برادرش وکیل دادگاه بود و قتل برادرش را پیگیری کرد، افشا شد.   

پیگیری‌های این حقوقدان آمریکایی، آقای «جسی ترنتادو»، باعث شد پرونده «کنت ترنتادو» به موضوعی فراگیر تبدیل شود و حتی کتابی در این مورد در آمریکا چاپ شود. 

 

 

آقای «جسی ترنتادو» روبروی عکس برادرش که به اشتباه توسط اف بی آی شکنجه و کشته شد، ایستاده است.

در نتیجه این تحقیقات معلوم شد اف‌بی‌آی برادر ترنتادو را با فردی دیگر اشتباه گرفته بود.

این کتاب که عنوان آن “حادثه شهر اوکلاهما: آنچه در تحقیقات جا افتاد و چرا این موضوع همچنان مهم است”، این حادثه و جوانب آن را مورد بررسی قرار می‌دهد.

 

این کتاب به موضوع گم شدن مشکوک فیلمهای گرفته شده توسط دوربین های مدار بسته از ساختمانی که مورد حمله واقع شد اشاره می‌کند.

نویسندگان همچنین در این کتاب به تلاش ماموران اف بی آی برای فروش غیرقانونی فیملهای به ظاهر مفقود شده اشاره کرده و از برنامه سرّی سازمان اف بی آی برای تحریک نژاد پرستان سفید پوست به انجام عملیات تروریستی خبر می‌دهند و در مورد اینکه اصولا چرا کنگره آمریکا در باره انفجار اوکلاهما که تا آن زمان بزرگترین حمله تروریستی تاریخ آن کشور بود، جلسه استماع برگزار نکرد، توضیح می‌دهند.

«جسی ترنتادو» در باره قتل برادرش و توطئه برای مخفی کاری دستگاه قضائی آمریکا در این باره مصاحبه ای با رادیو آنتی وار انجام داده است.

ترنتادو در این مصاحبه فاش کرد که انفجار ۱۷ سال قبل در شهر اوکلاهما نتیجه عملیات مخفی سازمان اف بی آی برای تحریک سفید پوستان نژاد پرست بود تا آنها را به دام بیندازد. وی همچنین اف بی آی را متهم می کند که برادرش را که به اشتباه به اتهام دست داشتن در آن انفجار دستگیر شده بود، در زندان فدرال زیر شکنجه کشته و تلاش کرده است جنازه وی را بسوزاند.

 

 

تصویر منتشر شده از «کنت ترنتادو»، برادر « جسی ترنتادو» که با شکنجه های اف بی آی به قتل رسید.

 

 

در زیر متن مصاحبه این حقوقدان آمریکایی با رادیو آنتی وار آورده شده است:

مجری:

میهمان امروز ما جسی ترنتادو است که حقوقدانی اهل یوتا است. پلیس فدرال در تابستان سال ۱۹۹۵، برادر او را در سلولش در اوکلاهما سیتی به قتل رساند. به نظر می رسد ماموران که او را با فرد دیگری اشتباه گرفته  بودند، در تلاش برای گرفتن اعتراف، وی را زیر شکنجه کشتند. آنها بعد تلاش کردند وانمود کنند که برادر جسی در زندان خودکشی کرده است، اما از آنجا که جسی وکیل و حقوقدان است، فهمید که این موضوع واقعیت ندارد و می دانست چه کار کند که ماموران نتوانند به این سادگی ها با جنایتی که کرده اند از تعقیب در امان بمانند. جسی اجازه نداد که ماموران جسد برادرش را بسوزانند. او جسد  برادرش را از چنگ آنان در آورد و به هر جائی که ممکن بود شکایت برد.

اکنون سالها است که او بر سر همین موضوع با دولت فدرال آمریکا درگیر است. او بالاخره به این نتیجه رسید که ماجرای قتل برادرش که به اتهامات دروغین دستگیر شده بود، در میان ماجرای واقعی بمب گذاری در شهر اوکلاهما لاپوشانی شده است. او معتقد است به احتمال ۹۹ درصد، برادر جسی را با فرد دیگری به نام ریچارد گاتری اشتباه گرفته بودند. که اگر او را دستگیر کرده بودند حتما وی را هم به عنوان همدست عامل آن حمله یعنی تیموتی مک وی (که بعدها اعدام شد) جا می زدند.

… جسی به برنامه ما خوش آمدی. ما می دانیم که تو درحال کشمکش با دولت فدرال بر سر مرگ برادرت هستی و اینکه توانستی با دشواری فراوان کاری کنی که قضات به تو اجازه بدهند تا قسمتی از فیلمهای ضبط شده توسط دوربین های امنیتی ساختمانهای نزدیک به ساختمان مورد حمله را ببینی و هم اینکه می دانیم آن قسمت از فیلم که نشان می دهد واقعا چه کسی به همراه عامل بمب گذاری از خودرو بمب گذاری شده پیاده می شود، پاک شده است. حالا لطفا در مورد وضعیت آخرین جلسه دادگاهی که در مورد این پرونده داشتی برایمان بگو.

جسی ترنتادو:

بله، همانطور که می دانید من از اف بی آی شکایت کردم و در خواست کردم که آنها نسخه ای از فیلمهای ضبط شده توسط دوربین های حفاظتی ساختمانهای نزدیک محل انفجار و هم از فیلمهای گرفته شده توسط دوربین های خود ساختمان مورد حمله تهیه کنند. بعد از شکایت من، اف بی آی نسخه ای از فیلمهای دوربین های ساختمانهای اطراف محل انفجار به دادگاه ارائه کرد. اما قسمت های مختلف از فیلمهای گرفته شده بین ساعت ۸ و ۴۵ دقیقه صبح تا ۹ و ۲ دقیقه صبح که بمب منفجر شد، پاک شده است. در واقع در این فیلمها می توان دید که هر بار کامیونت حامل بمب برای تردد دراطراف ساختمان مورد حمله به دوربین های حفاظتی نزدیک می شود، فیلم سفید می شود. توضیح اف بی آی در مورد علت این پاک شدگی ها هم این است که چون فیلم تمام ۲۴ دوربین موجود در محل انفجار و اطراف آنرا سر هم کرده اند، این اتفاق افتاده است. اما حالا دعوای بزرگ بر سر فیلمهائی است که دوربین های خود ساختمان مورد حمله ضبط کرده اند. اف بی آی مدعی است که آن فیلم ها را گم کرده اند و مامورانش نمی توانند آنها را پیدا کند. انفجار اوکلاهما سیتی در آن زمان بزرگترین قتل عام تروریستی در تاریخ آمریکا که در خاک این کشور روی داده بود. در گزارشات رسمی اف بی آی در خصوص این حمله آمده بود که فیلم های گرفته شده توسط دوربین های حفاظتی ساختمان محل انفجار نشان می دهد که متهمان چگونه بمب را به محل انفجار منتقل می کنند. در آن گزارشات همچنین آمده است که فیلمهای گرفته شده نشان می دهد دقیقا سه دقیقه و شش ثانیه بعد از آنکه مظنونان از خودرو حامل بمب خارج شدند، بمب منفجر شد. اگر کسی چنین فیلمی می داشت حتما از آن در جریان محاکمه تیموتی مک وی، که عامل بمب گذاری معرفی شد، به عنوان مدرک اصلی علیه وی استفاده می شد اما در دادگاه هرگز چنین فیلمی نمایش داده نشد. ماموران اف بی آی هم به قاضی پرونده گفتند که چنین فیلم وجود داشته اما آنرا گم کرده اند و هر چه می گردند، پیدایش نمی کنند.

س: یادم می آید سالها قبل یکی از خبرنگاران روزنامه لس آنجلس تایمز در مصاحبه با کانال ۴ تلویزیون ان بی سی گفت که بخشهائی از آن فیلمهای مفقود شده را دیده و در آنها مشاهده کرده است که مک وی وهمدستش از خودرو بمب گذاری شده پیاده شدند، بعد همدستش در پشتی کامیونت را باز کرد و احتمالا بعد از فعال کردن فیوز و تایمر بمب هر دو آنها از آنجا دور شدند. پس این نشان می دهد که اف بی آی دارد دروغ می گوید و این فیلم ها گم نشده اند.

ج: تجربه به من نشان داده که اف بی آی، حتی زمانی هم که واقعیت به نفعش باشد، باز دروغ می گوید.

س: آیا وجود این مدارک معتبر را که نشان می دهد افرادی فیملهائی را دیده اند که اف بی آی ادعا می کند گم شده، به قاضی پرونده گوشزد کرده اید؟

ج: به این موضوع خواهیم پرداخت، اما ابتدا اجازه دهید این نکته جالب را بگویم که من اخیرا فهمیده ام نمایندگان رسانه ها چطور این فیلمها را دیده اند. و آن اینکه دو مامور اف بی آی تلاش کرده  بودند نسخه ای از فیلم های به اصطلاح مفقود شده را به قیمت ۸۰۰ هزار دلار به رسانه های کشور بفروشند. آنها قبل از فروش حتی نسخه کوتاه شده ای از آن را هم به خریداران احتمالی نشان داده بودند. آن دو قبل از فروش خود فیلمها دستگیر شدند. اما تا جائی که می دانم به هر حال خبرنگاران روزنامه لس آنجلس تایمز آن فیلم ها را تماشا کرده بودند. اما بعد فیلمها مفقود می شوند.

س: لطفا توضیح بدهید که به نظر شما چرا اف بی آی برادرتان را کشت؟

ج: اکنون ۱۷ سال است که من درگیر این دعوا هستم. اما شش ماه بعد از مرگ برادرم، یک نفر ناشناس با من تماس گرفت. در آن زمان هنوز سیستم شناسائی نمایش و ثبت شماره تلفن تماس گیرنده راه نیفتاده بود. او به من گفت بهتر است بدانی که برادرت در جریان یک بازجوئی که از کنترل خارج شد، توسط اف بی آی به قتل رسید.

او به من گفت برادرت را به ظن عضویت در یک گروه دستگیر کردند که برای تامین مالی عملیات ضد دولتی از بانکها سرقت می کند. من ابتدا به این تماس تلفنی اهمیتی ندادم و تصور کردم که تلفن کننده قصد شوخی و مزاحمت داشته است. اما در ماه ژوئن یا ژوئیه سال ۱۹۹۶ بود که در روزنامه لس آنجلس تایمز مقاله ای در مورد فردی به نام ریچارد گاتلی، همدست تیموتی مک وی یعنی عامل بمب گذاری اوکلاهما سیتی خواندم. عکسی از او چاپ کرده و نوشته بودند جسد بی جان او را که در زندان فدرال بود، در حالی که در سلول زندان خودش را حلق آویز کرده بود یافته اند، آن هم درست یک روز قبل از آنکه قرار بود وی با روزنامه لس آنجلس تایمز مصاحبه افشاگرانه ای در باره بمب گذاری اوکلاهما سیتی کند.

باز توجهی به موضوع نکردم اما چند سال بعد، اندکی قبل از آنکه تیموتی مک وی، عامل آن بمب گذاری اعدام شود، پیامی از وی دریافت کردم مبنی بر اینکه: وقتی عکس برادرت را دیدم فهمیدم که او را با ریچارد لی گاتلی اشتباه گرفته و وی را در زندان کشته اند.

بعد از آن بود که یکی از نویسندگان محقق و روزنامه نگاران نشریه فارن پالسی به نام جان برگر به من اطلاع داد که در زمان مرگ برادرم برنامه مخفی گسترده ای برای شکار نژاد پرستان سفید پوست توسط اف بی آی در جریان بوده است و اینکه آنها در واقع به دنبال فردی به نام جاندو شماره ۲ می گشته اند که فکر می کردند در آن زمان به کانادا و یا مکزیک رفته، مشخصاتی که سازمان اف بی آی از آن مظنون داشت و همچنین مدل و رنگ خودروئی که می گفتند سوار است و حتی خالکوبی روی بازوی چپ او عینا با مشخصات برادر من همخوانی داشت.

اینجا بود که دیگر برایم مسلم شد که برادرم را اف بی آی به قتل رسانده است. دیگر شک نداشتم که ماموران تصور می کرده اند که برادر من همان متهم موسوم به جاندو شماره ۲ است. من می دانستم مشخصاتی که اف بی آی در مورد هویت جاندو  شماره ۲ داشت متعدد و مختلف بوده که تنها یک دسته از آن مشخصات، شبیه مشخصات برادر من بود.

من برای جان برگر احترام زیادی قائلم، او روزنامه نگاری تحقیقی است که هرگز حرفی را بدون داشتن مدرک نمی زند. او مدارکی دارد که نشان می دهد اف بی آی برنامه ای تحت عنوان عملیات PATCON برای نفوذ در گروههای نژاد پرستی سفید پوستان داشت تا بدین وسیله آنها را به انجام اقدامات خشونت آمیز وادار کند تا برای دستگیریشان بهانه داشته باشد. پس معلوم می شود که انفجار اوکلاهما سیتی نتیجه عملیات PATCON توسط اف بی آی بود. فرد دیگری هم وجود این برنامه را برای من تائید کرد خود قبلا از ماموران مخفی ای بود که به مدت ۱۰ سال در اف بی آی برای اجرای آن عملیات کار کرده بود.

س: یعنی فاجعه اوکلاهما نتیجه عملیات مخفی اف بی آی برای تحریک سفید پوستان و شکار آنها بوده است؟

ج: این مامور سابق اف بی آی به من گفت ابتدا تصور می کرده که برنامه اف بی آی تنها برای تحت نظر قرار دادن گروههای نژادپرستی سفید پوست است اما حالا که به پشت سر می نگرد، می بیند که هدف اصلی آن عملیات تحریک آنها به انجام اقدامات خشونت بار بوده است. به علاوه اینها اف بی آی برنامه وسیعی برای نفوذ در رسانه ها و جلوگیری از درج و انتشار واقعیات و به راه انداختن موجهائی دارد که خود می خواهد.

بر اساس این برنامه اف بی آی در لایه های بالای رسانه های ملی آمریکا خبرچین دارد. هدف اول اف بی آی از استخدام خبرچین در رده های بالای رسانه های ملی آمریکا این است که نام منابعی که اخبار خاصی را برای رسانه ها افشا می کنند را به اف بی آی بدهند.

هدف دوم از این کار جلوگیری از انتشار اخباری است که از نظر اف بی آی حساس است. سازمان اف بی آی حتی برای استخدام و به کار گیری خبرچینان رده بالا در رسانه های ملی آمریکا پروتکل های مخصوص دارد. تا جائی که من دریافته ام آنها نه تنها برای استخدام و به کار گیری خبرچین در رده های بالای رسانه های ملی آمریکا، بلکه برای گماشتن خبرچین در دفاتر سناتورها و نمایندگان کنگره این کشور، و برای گماردن خبرچین در دیگر سازمانهای فدرال هم دستورالعمل دارند. من مدارک اینها را دیده ام و حدس می زنم که اف بی آی برای گماردن خبرچین در دستگاه قضائی آمریکا هم دستورالعمل هائی دارد، ولی خودم هنوز مدارکش را ندیده ام.

س: یکی از دلایلی که به نظر من ماجرای انفجار اوکلاهما سیتی اهمیت زیادی دارد، همین است. اما واقعا چرا با توجه به اهمیتی که این ماجرا داشته و دارد کنگره آمریکا حتی یک بارهم برای رسیدگی به چند و چون آن واقعه، جلسه استماع برگزار نکرده است؟

آیا همین امر نشان نمی دهد که رسانه ها، پلیس و دولت آمریکا به نحو فاحشی با یکدیگر همدست بوده و بر سر موضوعات مختلف با یکدیگر تبانی می کنند؟

کسانی که برگزاری جلسات دادگاه رسیدگی به اتهام عاملان بمب گذاری اوکلاهما سیتی را دنبال می کردند به یاد دارند که قاضی و دادستان چطور با دقت تلاش می کردند تا همه راهها به تیموتی مک وی ختم شود و نگذارند نام متهم دیگری در جریان دادرسی ها مطرح شود.

هر بار هم که وکیل مک وی به ادعاهای دادستان اعتراض می کرد، قاضی اعتراض را وارد نمی دانست و به نفع دادستان رای می داد، و واقعا معلوم بود دولت ایالات متحده آمریکا از پیش قصد داشته که فقط نام مک وی و همدستش به عنوان عامل انفجار فاش شود و تنها همین دو نفر محاکمه گردند. واقعا مضحک است.

ج: من در اینجا دوباره توجه شنوندگان شما را به این موضوع جلب می کنم که جان برگر می گوید انفجار اوکلاهما سیتی با عملیات مخفی اف بی آی علیه نژاد پرستان ارتباط داشته است و اطمینان دارم که بالاخره این موضوع را ثابت خواهد کرد.

او سالها بر سر این برنامه تحقیقات گسترده کرده است. فکر می کنم او به زودی خبر تحلیلی دیگری با جزئیات بیشتر در خصوص این عملیات منتشر کند. لاشه تمام واقعیتها درخصوص حمله اوکلاهما سیتی در برنامه سری اف بی آی مدفون است.

به همین دلیل اگر خبر مستند وجود برنامه PATCON علیه نژاد پرستان برای واداشتن آنها به اقدامات خشونت بار بمنظور یافتن بهانه ای برای جلبشان منتشر شود، این خبر جدی ترین تهدید علیه دستگاه انتظامی و قضائی آمریکا خواهد بود.

س: بله چون، به قول جان برگر که در نشریه فارن پالسی نوشته بود، اف بی آی که این همه علیه گروههای نژاد پرستی مراقبت گذاشت و عملیات کرد، چطور نتوانست متوجه قصد مک وی برای حمله بشود؟!! اینجا است که آدم شک می کند: نکند اف بی آی از حمله اطلاع داشت اما عمدا مانع اجرای آن نشد؟!

ج: من اطمینان دارم که برگر بالاخره این موضوع را اثبات و افشا خواهد کرد، چون خودم مدارکی که او دردست دارد را دیده ام.

س: تا جائی که به یاد دارم شما دست کم در یک مورد در شکایاتی که به خاطر مرگ به نا حق برادرتان علیه دولت کرده بودید، پیروز شده اید. درست است؟

ج: اف بی آی مدارک زیادی را در خصوص نحوه مرگ برادرم نابود کرده است. به همین دلیل به دادگاه ثابت نشد که برادرم را در زندان کشته اند. اما به دادگاه ثابت گردید که دولت آمریکا به خاطر شکایتی که کرده ایم، من و خانواده ام را به شدت مورد آزار و اذیت قرار داده و تا چه حد به من و خانواده ام لطمه زده است.

س: آیا هنوز نتوانسته اید قاضی را متقاعد کنید تا کسانی که در آن زمان در زندان کار می کردند را برای ادای شهادت در باره نحوه مرگ برادرتان به دادگاه فرا بخواند؟

ج: خیر. مسئله این است که دستگاه قضائی آمریکا به شدت موضوع را مدیریت می کند. به نحوی که تمام عکس هائی که از محل پیدا شدن جنازه برادرم گرفته شده و حتی نگاتیوهای آن عکسها مفقود شده است.

تمام گزارشاتی که نشان می دهد قبل از مرگ برادرم و بعد از آن، چه کسانی به سلول وی دسترسی داشته اند مفقود است و یا اگر هم مفقود نیست برخی از صفحاتش کنده شده است. به همین دلیل است که من شک ندارم که دستگاه قضائی آمریکا در بالاترین سطوح موضوع رسیدگی به قتل برادرم را مدیریت کرده و مانع کشف وانتشار حقیقت در این باره شده است.

س: نقش دادستان کل آمریکا در این میان چیست؟

ج: بر روی ماجرای قتل برادر من سرپوش گذاشته اند و دادستان کل ایالات متحده نیز همچنان این سرپوش را روی آن نگه داشته است.

س: از شما برای شرکت در این برنامه تشکر می کنم و امیدوارم به زودی حقیقت درخصوص مرگ برادرتان فاش و منتشر شود.

ج: من هم از شما تشکر می کنم و دوباره به شنوندگانتان یادآوری می کنم که گوش به زنگ افشاگری جان برگر باشند.


نظرات کاربران 

ارسال یک پاسخ