نشست نقد و بررسی برنامهی «۹۰» با حضور عادل فردوسیپور امروز (دوشنبه) در ساختمان تولید معاونت سیما برگزار شد.
عادل فردوسیپور در این نشست از ۱۴ سال فعالیت «۹۰» گفت و به این مساله اشاره کرد که وقتی کارش را آغاز کرده، ۲۵ سال داشته و اکنون دیگر موهایش سفید شده است.
امیر حاجرضایی نیز که به عنوان منتقد در این نشست حضور داشت، کار فردوسیپور را به کار یکی از شخصیتهای کتابهای «نیکوس کازانتازاکیس» ـ نویسندهی یونانی ـ تشبیه کرد که روی سیم باریکی بین برجهای دوقلو که ارتفاعی بیش از ۱۱۴ متر با زمین دارند راه میرود و گفت: این سیم، سیم عدالت و فرهنگ است که فردوسیپور طی ۱۳ سال بر روی آن راه رفته است.
حاجرضایی همچنین به فقدان همسرش و عشق به فوتبال اشاره کرد که موجب شده بتواند این فقدان را تحمل کند. حسین پاینده ـ کارشناس نقد ادبی ـ با اشاره به درگذشت همسر حاجرضایی، از نقش عشق در زندگی صحبت کرد و شعر «بیتو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم» را به یاد همسر مرحوم حاجرضایی خواند.
در بخش دیگری از این مراسم، عادل فردوسیپور در پاسخ به پرسشی دربارهی آمیخته شدن «۹۰» به سیاست گفت: علاقهای به سیاست نداشته و ندارم. از زمانی این برنامه سیاسی شد که سیاسیون وارد ورزش شدند.
او در ادامه در پاسخ به مجری برنامه که از تخمین زدن تعداد مخاطبان برنامه ۹۰ با استفاده از تعداد پیامکهای ارسالی صحبت کرد، گفت: تعداد پیامکها ضربدر ۹ میشود و به این ترتیب تعداد مخاطبان برنامه به دست میآید که در این صورت مخاطبان ۹۰ چیزی در حدود بیست و چند میلیون نفر خواهد بود.
امیر حاجرضایی در بخشی از سخنان خود با اشاره به اینکه «ما نسبت به بعضی کشورها فوتبال شریفی داریم»، گفت: با این حال نسبت به بعضی کشورها فوتبال شریفی نداریم. اصطلاحی در این مورد وجود دارد که بگذارید به احترام این جمع آن را به کار نبرم. وی سپس به حادثه بازی پرسپولیس ـ داماش که منجر به محرومیتها و جریمههایی برای چند بازیکن این تیم شد، اشاره کرد و بحث اخلاق در فوتبال مطرح شد.
فردوسیپور دربارهی حفظ حریم اخلاقی در ۹۰ صبحت و تاکید کرد: ما هیچگاه چنین صحنههایی را در برنامه پخش نکردیم. حتی قصد داشتیم دو جامعهشناس را به برنامه دعوت کنیم که در آخرین لحظات انصراف دادند و حاضر نشدند در برنامهی ما شرکت کنند.
حسین پاینده ـ منتقد ـ نیز بر این مساله تاکید کرد که «۹۰» از تعارفهای ایرانی اجتناب میکند و به چهرههای معروف باج نمیدهد. حتی در مقاطعی علی دایی به حدی از برنامهی ۹۰ عصبانی شد که تلفنهای آن را جواب نمیداد.
پاینده همچنین به مسالهای که کتک خوردن داوران و توهین به آنها در ۹۰ مطرح میشود، اشاره کرد و افزود: خود ۹۰ موجب شده اقتدار و صلابت داور نقد شود. ارجاع به مردم و بازیکنان برای داوری در یک صحنه فقط منجر به کتک خوردن داور میشود.
امیر حاجرضایی نیز با نقد بازیهای تیم ملی فوتبال ایران تاکید کرد: حاضرم فیلمی از تئو آنجلوپولوس مرحوم ببینم، اما بازی فوتبال ایران را نبینم. فلسفهی من به سمت حقیقت رفتن است که فلسفهی ۹۰ هم همین است. فوتبال فریاد مردم را از حلقومشان به سراسر جهان میرساند. مثلا وقتی در آرژانتین جامجهانی فوتبال برگزار شد، هزاران خبرنگار ورزشی که برای پوشش اخبار به آنجا رفته بودند، مسایل مردم را نیز منتقل کردند.
با پایان نشست اول، وقتی مجری برنامه پایان این پنل را اعلام کرد، کلیپی چند دقیقهای دربارهی عادل فردوسیپور و برنامه ۹۰ پخش شد که خیلی از مردم مخالف جابجایی مجری این برنامه بودند و معتقد بودند ۹۰ بدون عادل فردوسیپور معنایی نخواهد داشت.
بخش بعدی این نشست با حضور «آقازمانی» که به جای مدیر شبکهی سوم حاضر شده بود، همراه شد. بنابر اعلام مجری برنامه، پورمحمدی برای یک جلسهی فوری به فدراسیون فوتبال رفته بود.
آقازمانی با اشاره به حضور فردوسیپور در این مراسم گفت: شاید خوب نباشد جلوی خود او گفته شود، اما فردوسیپور در این فضای فوتبال با سلامت و دقت لازم پیش رفت و اسیر هوا و هوس نشد. او جزو پرتلاشهای شبکهی سوم سیما است که یکشنبهها و دوشنبهها تا صبح کار میکند و شنبه هم تا دیروقت بیدار است. کمتر کسی است که در شبکهی سوم سیما چنین تلاشی داشته باشد. انشاءالله برنامهی نود ۱۳ سال دیگر هم باشد و ما شاهد پیری فردوسیپور در ۹۰ باشیم و ببینیم که او در این برنامه نشسته و مردم به یاد خاطرات جوانی او بیفتند.
عبدالله گیویان ـ استاد دانشگاه صدا و سیما ـ نیز دیگر مهمان این نشست بود. او از فردوسیپور به عنوان «قهرمان بعضیها» یاد کرد و افزود: او قهرمانی است که وضعیتش بیشتر شبیه قهرمان یک تراژدی است و خیلی از دلایل موفقیتش مال خودش نیست. من همیشه نگران بودم که آیندهی حضرت فردوسیپور چه خواهد شد. نمیدانم خود او هم به این مساله فکر کرده است یا نه. اما بعید میدانم مثل افرادی چون عطاءالله بهمنش شود. فردوسیپور سر سالم به گور نمیبرد. سرنوشت عادل فردوسیپور تراژیک است و او تعمدی در این وضعیت نداشته است. چراکه او از ۲۵ سالگی شروع کرده و به این وضعیت رسیده. او پاپاستاری است که صدا و سیما خیلی سعی کرده از داشتن آنها پرهیز کند.
سپس آقازمانی به بیان خاطراتی از برنامه ۹۰ پرداخت و گفت: در طول هر برنامه، ۴۰ یا ۵۰ نفر با من تماس میگیرند که من فقط یکی دو مورد را به فردوسیپور میگویم. من در طول پخش ۹۰ در دفترم هستم. چرا که اگر خانه باشم، خانوادهام به اتاق میروند و در را قفل میکنند. از آنجایی که خود فردوسیپور هم در برنامه است، برای صحبت با او باید صبر کنیم آیتمی شروع شود تا بتوانیم تلفنی حرف بزنیم.
او سپس خاطرهای در مورد یکی از مدیران عامل باشگاهها که به ۹۰ دعوت شده بود تعریف کرد و افزود: حکم جلب این مدیرعامل صادر شده بود، اما چون از قبل اعلام کرده بودیم، نمیتوانستیم از آوردن او به برنامه انصراف دهیم. شاکیان او هم آمده و میخواستند او را ببرند. ما میخواستیم از درب شمال خارج شویم که دیدیم یکی از شاکیان همانجا ایستاده است. با میانداری که کردیم قرار شد شاکی متهم را به درب خانهاش برساند و فردای آن روز دوباره برای جلب او برود؛ هر چند متهم فرادی آن روز فرار کرد اما هر دو آنها با من تماس گرفتند و از من تشکر کردند.
او اضافه کرد: اتفاقات زیادی افتاده که فردوسیپور هم خیلی از آنها را نمیداند؛ تهدید و تطمیعها هم شیرین است. اما مهم این است که ما پوستکلفت باشیم و قدرتمان را زیاد کنیم.
در بخش دیگری از این مراسم، فردوسیپور با تاکید بر اینکه هیچکس برای ۹۰ پشت او نبوده است گفت: هیچ یک از خانواده ما سیاسی نیست پدر من مهندس بازنشسته و مادرم دبیر بوده است و من تلاش کردم تحت تاثیر این حواشی قرار نگیرم و خودم باشم.
گیویان نیز به شوخی از آیندهی فردوسیپور اظهار نگرانی کرد و گفت: میخواهم در این مراسم از او هم تقدیر کنید، چون معمولا در زمان حیات از کسی تقدیر نمیشود.
فردوسیپور نیز در پاسخ به سخنان گیویان گفت: من هم نگران خودم شدم.
در پایان این مراسم آقازمانی نیز خاطرات دیگری تعریف کرد؛ از اینکه در مراسم عروسی خواهرش مجبور شده به دفتر کارش برود تا مشکلی را که در برنامه ۹۰ به وجود آمده حل کند. او ادامه داد: یکبار هم میخواستم ساعت یک شب بخوابم که همسایهها در زدند و گفتند با فردوسیپور تماس بگیر چون با تو کار دارد.