ماجرای عاطفی مهاجرانی با گرگ ها
تاريخ ارسال خبر : 17 ژانویه 2013 | ساعت 16:37 | کد خبر: 23746 | sv180 | چاپ این مطلب

وزیر ارشاد دولت اصلاحات در نوشته ای داستان مانند مدعی شد از سال ۵۶ می دانست انقلاب فرزندخور است.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:

سرخورده ایم، شرمنده ایم درمانده ایم و اصلاح طلبیم!
همکار سابق اصلاح طلبان در نشریات زنجیره ای، دوستان سابق خود را به «اصلاح طلبان رام شده، مأیوس و شرمنده» تقسیم بندی کرد.
مجید محمدی از اعضای ثابت حلقه کیان بود، حلقه ای که در انتخابات ۷۶ خاتمی را پشتیبانی می کردند. او پس از چند سال همکاری در نشریات زنجیره ای روزگار اصلاحات به آمریکا گریخت و هم اینک با رادیو فردا (ارگان سازمان سیا) همکاری می کند.

وی در نوشته ای تحت عنوان «اصلاح طلبی رام شده» می نویسد: در آستانه انتخابات سال ۹۲ اصلاح طلبان داخل (گروهی که بخش عمده قوه مجریه در دولت خاتمی و اکثریت مجلس ششم را در اختیار داشتند) به دو گروه مشخص تقسیم شده اند؛ کسانی که برای مشارکت سیاسی شرط و شروطی دارند (مثل آزادی زندانیان سیاسی، آزادی گردهمایی های حزبی و آزادی رسانه های خود) و کسانی که بدون قید و شرط آماده مشارکت سیاسی و رقابت در انتخابات آینده هستند و حتی شروط سه گانه وزارت کشور یعنی ابراز برائت از فتنه، عدم دعوت احزاب و گروه های منحله (حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب) و عدم دعوت از افراد محکوم در دوره پس از ۸۸ را برای تشکیل گردهمایی خود می پذیرند.

وی می افزاید: برخی از اصلاح طلبان که پیش از این شرط و شروطی برای مشارکت در فرایند رسمی سیاسی داشتند اخیراً به دسته دوم پیوسته اند تا از یأس سیاسی موجود بگریزند؛ «اصلاح طلبان و جنبش سبز باید با عمل سیاسی و فعالیت مستمر و مداوم خود در عرصه های گوناگون، معادلات کسانی که حضور خود در عرصه های مختلف را، در بی عملی، نا امیدی و یأس از اصلاحات می دانند، برهم بزنند. در حال حاضر مهم است که تلاش کنیم تا آقایان کروبی، میرحسین موسوی و خانم رهنورد و زندانیان سیاسی آزاد شوند، با وجود این تأکید بر این موضوع به گونه ای نباشد که فرصت های موجود برای فعالیت سیاسی را از بین ببرد.»

 (عبدالله نوری، ندای سبز آزادی، ۱۷ دی ۱۳۹۱)
همکار دون پایه سازمان سیا که در نوشته های خود تا مرز شرافتمندانه خواندن فروش اطلاعات به آمریکایی ها و دریافت پول پیش رفت، با تأکید بر اینکه حامیان اصلاح طلبان در سال ۸۸ علیه حاکمیت موضع گرفته و از خط قرمزهای اصلاح طلبان گذشتند، نوشت: بسیاری از اصلاح طلبان بدون این که بخواهند برای این فریادها هزینه پرداختند و امروز بخشی از آنها دارند به صدای بلند می گویند که آنها همان اصلاح طلبان ماقبل ۸۸ هستند تا به کسب و کار سیاسی خود در ماقبل ۸۸ بازگردند.

وی ضمن ابراز محبت! به دوستان سابق خود می نویسد: اگر به نقشه جغرافیای اصلاح طلبان در داخل و خارج کشور نگاهی از دور بیندازیم سه گروه می بینیم.

 ۱٫ «رام شدگان» یعنی اصلاح طلبانی که بالاخص پس از سرکوب ها از مطالبات غیرقابل تحقق خود خسته شده و با واقع بینی حکومت جمهوری اسلامی را به عنوان واقعیتی غیرقابل تغییر پذیرا شده و می خواهند در همان چارچوب کار کنند. آنها از همین جهت بدون هیچ قید و شرطی آماده ورود به رقابت سیاسی هستند؛

۲٫ «مأیوس شدگان» از اصلاحات که اکثراً به خارج آمده اند و به خیل کسانی که اگر امروز قدرت براندازی ندارند اما به امید آن روز نشسته اند پیوسته اند؛

۳٫ «شرمندگان» که به غیر قابل اصلاح بودن رژیم باور کرده ولی به خاطر فشار حکومت یا به دلیل منافع درآمیخته خود با وضعیت موجود از بیان نظر خویش در این باب و راه حلی که در نظر دارند (مثل تحریم انتخابات) احساس شرم می کنند. این سه گروه امروز هزاران فرسنگ با یکدیگر فاصله دارند و به همین دلیل جنبش چندانی از سوی اصلاح طلبان نه در داخل و نه در خارج با تحرک آنها به چشم می آید. آنها در هر مقطع سیاسی نمی توانند به تصمیم گیری برسند.

این مدعی حمایت از جنبش سبز در آشوب های سال ۸۸ که سپس اعلام کرد «اصل مسئله جنبش سبز اسلام گرایی است» با حمله به موسوی نوشت: اکثر اصلاح طلبانی که امروز در زندانند هنوز کلمه ای در باب نقض حقوق بشر توسط دولت موسوی و خود آنها در سه دهه درگیر بودن در قدرت نگفته اند.

وی با بیان اینکه مشکل بنیادین اصلاح طلبان در مشارکت در فرایند انتخابات در هم ریختگی رأی دهندگان است، نوشت: رأی دهندگانی که در دهه های هفتاد و هشتاد به اصلاح طلبان رأی می دادند امروز متفرق و پراکنده و معلق هستند.
وی اشاره ای به نقش امثال خود در سقوط اجتماعی اصلاح طلبان و افتادن آنها از چشم ملت متدین ایران نکرد.

ماجرای عاطفی مهاجرانی با گرگ ها
وزیر ارشاد دولت اصلاحات در نوشته ای داستان مانند مدعی شد از سال ۵۶ می دانست انقلاب فرزندخور است.
عطاءالله مهاجرانی در نوشته ای با عنوان «گرگ بچه های خود را نمی خورد» می نویسد: زمستان ۵۶ قرار بود از بروجن تا ایذه برویم. از دامنه کوه ها و کرانه رودخانه ها. ۱۱ نفر بودیم. همگی دانشجویان دانشگاه پهلوی شیراز، علی جمال آبادی هم بود، مهمان من بود و از اراک آمده بود، با همان حس قوی طنز و ملاحت کم نظیرش! از آن جمع، پس از پیروزی انقلاب حسین تفرشی و رضا رضوانی و ناصر روزی طلب اعدام شدند و دهقان شهید و محسن نوری مدتی پریش احوال… نمی دانم چرا یاد آن سفر در ذهنم زنده شده است… ۱۱ شبانه روز از بروجن تا ایذه پیاده رفتیم.

وی می افزاید: «مثل ایلی بودیم که در زمستان به جست وجو و استقبال بهار می رود. شب نخست در دامنه کوه چادر زدیم. بچه ها کیسه خواب ها را آماده کرده بودند. نوبت نگهبانی با من بود. آتش افروخته بودیم. شعله هایی بلند و سرکش… کدری را کنار آتش گذاشته بودم و در نور آتش گیتا می خواندم و گاه رباعیات خیام.

 همه ما گرم انقلابی بودیم که ریشه هاش در خاک محکم می شد و می بالید و می پرورد… گیتا از گاو کامادوک سخن می گفت! گاوی که می توان شیر آرمان ها و آرزوها را از او دوشید و نوشید. گاو ایزد اندرا… در فکر گاو آرزوها بودم که ناگاه دیدم در دامنه کوه گرگی مستقیم رو به چادر ما و آتش ایستاده، به ما چشم دوخته بود. می خواستم با فریادی بچه ها را بیدار کنم. با خود گفتم اگر نزدیکتر آمد، آنها را خبر می کنم. اما حسین را بیدار کردم.»

مهاجرانی ادامه می دهد: «با حسین کنار آتش نشستیم و گرگ را نگاه کردیم. گرگ آرام و مطمئن به نظر می رسید. گفتم ببین حسین من در گیتا رسیده بودم به گاو آرزوها که یکهو سر و کله گرگ پیدا شد! برای حسین و خودم چای ریختم. حسین با چشمان فراخش که تابی ترکمنی داشت به گرگ نگاه می کرد… گرگ تکان خورد و بازگشت. حسین گفت؛ این گرگ ماده و حامله است. ببین با چه لنگری می رود. گرگ حتی اگر سخت گرسنه شود، گرگ بچه های خود را نمی خورد، آزارش به بچه هایش نمی رسد اما انقلاب بچه های خود را می خورد.»

یادآور می شود مهاجرانی به اعتبار شکایت یکی از همسران خود مبنی بر کلاهبرداری و عدم پرداخت مهریه گزاف وعده داده شده از کشور گریخت و در لندن اقامت گزید. او در فتنه انگیزی سرویس های جاسوسی آمریکایی و اسرائیل و انگلیس سودایی شده و بلافاصله اتاق فکر جنبش سبز در خارج کشور را راه اندازی کرد بی آن که توضیح دهد چرا در کنار گرگ های خیز برداشته علیه انقلاب اسلامی ایستاده و تبدیل به کارمند دون پایه شبکه دولتی انگلیس در هیزم کشی آشوب شده است.

رسوایی های زنجیره ای مهاجرانی پس از شکست در فتنه سبز و ماجرای اسب تروای کذایی، به شرکت در نشست الجنادریه رژیم سعودی (در کنار عناصر بدنامی چون علیرضا نوری زاده) و سپس استخدام در مرکز گفت وگوی ادیان راه اندازی شده از سوی ملک عبدالله در وین انجامید. مهاجرانی همچنین حضور مخفیانه در انستیتو واشنگتن در کنار شماری از عناصر صهیونیست داشت که بعدها از سوی برخی رسانه ها لو رفت اما در تمام مراحل این سقوط بی انتها حتی یک بار از خود نپرسید که تو با دشمنان جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی چه صنمی داری که رفیق گرمابه و گلستان آنها شده ای؟! و البته انقلاب اسلامی لقمه ای نبود که از گلوی گرگ های عالم پایین برود.
او سالها پیش در دوره اصلاحات و پس از کناره گیری از وزارت ارشاد مدعی شده بود حضورش در دنیای سیاست به خاطر خوردن شیر درازگوش در دنیای کودکی بوده و دیگر به این عرصه پا نخواهد گذاشت! اما به وعده خود وفا نکرد.
 
آش شور اصلاحات به روایت سردبیر روزنامه حجاریان
سردبیر روزنامه توقیف شده حجاریان می گوید مرز اصلاح طلبی با تندروی روشن نبود و آنها به مطالبات اقشار پایین جامعه توجه نداشتند.
علوی تبار سردبیر روزنامه صبح امروز در دوره اصلاحات بود. این روزنامه یکی از عوامل تشدید تندروی و ساختارشکنی در روزگار حاکمیت اصلاح طلبان بود اما نامبرده اکنون با کتمان نقش خود در رفتارهای ساختارشکنانه و بدگمانی مردم به اصلاح طلبان می گوید یکی از ایرادهای اصلاح طلبان عدم حذف تندروها بوده است.

وی در مصاحبه با روزنامه شرق و درباره اینکه چرا اصلاح طلبان با وجود پیروزی های گذشته به نقطه فعلی رسیده اند و چه انتقاداتی به عملکرد آنها وارد است، گفت: اگر بخواهم فهرستی از انتقادات وارد به اصلاح طلبان را در دوران موفقیت و حضور در قدرت ارایه کنم به چند مورد می توان اشاره کرد: ۱- شکل نگرفتن یک مدیریت جمعی که دارای اقتدار کافی برای مهار و در صورت لزوم حذف افراد و جمع های «تندرو» و «کندرو» باشد. ۲- وجود ابهام در دیدگاه ها به طوری که گاه مرز «اصلاح طلبی» با «انقلابی گری» و «محافظه کاری» مخدوش می شد. ۳- وجود نوعی تقلیل گرایی سیاسی که موجب بی توجهی اصلاح طلبان به اقدامات اجتماعی و مواجهه با مشکلات اجتماعی مردم می شد. ۴- جهت گیری برای برآوردن مطالبات اقشار متوسط و بالای جامعه و بی توجهی به مطالبات سایر اقشار.

وی درباره اینکه خروج اصلاح طلبان از شرایط فعلی چه الزاماتی را می طلبد؟، گفت: مهم ترین الزام مدیریت جمعی است. مجموعه ای از تشکل های اصلاح طلب وجود دارند که در عمل پایبندی خود را به ویژگی های اصلاح طلبی ثابت کرده اند. نمایندگان آنها به علاوه برخی از جریان های سیاسی دارای اعتبار و اصلاح طلب دیگر در کنار رفتار برخی شخصیت ها می توانند یک شورای تصمیم گیری برای اصلاح طلبان را شکل دهند. این شورا نیز می تواند راهبر تاکتیک های اصلاح طلبان در مقاطع مختلف را مشخص کند و با تک روی مقابله کند.

آقای تاج زاده ما به شما شک داریم!
ارگان طیفی از عناصر ضد انقلاب اعلام کرد نسبت به مواضع تاج زاده و طیف متبوع وی بدگمان است و تناقضات حرف های آنان را متوجه نمی شود.
پایگاه اینترنتی خودنویس با بیان اینکه «آقای تاج زاده تکلیف ما با شما مشخص نیست، شما شربت نشان داده و شرنگ در کام ما می ریزید و به اسم آزادی، از اجرای بدون تنازل قانون اساسی سخن می گویید»، نوشت: فارغ از اینکه ما از سال ۱۳۷۶ و بر سر کار آمدن خاتمی تا چه اندازه سر کار رفته ایم و در نظر نگرفتن این نکته که اکثر زندانیان گمنام و بی نام و نشان هزاران بلا در زندان ها بر سرشان آمده و باز با غمض عین بر این نکته که این چه نوع زندانی است که شما از داخل آن دستورالعمل برای انتخابات آزاد صادر می کنید، لطف بفرمایید و به این چند سوال جواب دهید. اطمینان دارم شخصی که در زندان توانایی ارسال پیام در بزنگاه های اضطراری را دارد، توان پاسخگویی به این سوالات را نیز خواهد داشت.»

نویسنده آنگاه پرسیده است: آقای تاج زاده! با توجه به صراحت قانون اساسی مبنی بر نظارت و تعیین صلاحیت کاندیداها توسط شورای نگهبان لطف فرموده و منظور خود را از انتخابات آزاد بیان کنید. برای مثال آیا هنوز شورای نگهبان باید صلاحیت ها را تایید کند یا نه؟ دیگر اینکه در ۸ سال دوره اصلاحات خاتمی تدارکاتچی بود و عده ای به نام اصلاحات در راس قرار گرفتند و بار خود را بستند.

 با این وصف به فرض که دوباره روی کار آمدید، با قانون اساسی چه خواهید کرد؟ معنای بازگشت به دوران طلایی امام و اجرای بدون تنازل قانون اساسی را طوری توضیح دهید که خودتان هم متوجه شوید. آیا با حکم حکومتی مخالفت می کنید یا نه؟ ولایت فقیه رکن قانون اساسی است. از نظر ما امثال مصباح یزدی یک مزیت بر شما دارند و آن اینکه صریح حرف می زنند و تکلیف ما هم با آنها مشخص است ولی تکلیف شما مشخص نیست. شما اگر راست می گویید اول باید از گذشته خود در حاکمیت طلب عفو کنید(!)

اسرائیل: قدرت حماس از ایران است
مقامات صهیونیستی با انتشار گزارشی ضمن اعتراف به نقش ویژه ایران در حمایت از غزه اعلام کردند روابط ایران با گروه های مقاومت به ویژه حماس در سطح بسیار بالایی قرار دارد و تهران حمایت های زیادی به ویژه به هنگام جنگ ۸ روزه از گروه های مقاومت در غزه کرده است.

به گزارش خبرگزاری قدس به نقل از پایگاه خبری عکا، این گزارش که از سوی مؤسسه صهیونیستی «مرکز آگاهی های اطلاعاتی» منتشر شده، تأکید کرد: توان نظامی بالای حماس در جنگ ۸ روزه تنها با کمک های ایران میسر شده است.
در ادامه این گزارش آمده که نیروهای مقاومت در انبارهای خود انباشته از هزاران موشک که توسط ایران ارسال و یا به واسطه کمک های این کشور در داخل فلسطین تولید شده است، می باشد.

این گزارش می افزاید: گروه های مقاومت با حمایت های ایران، موفق شده اند بسیاری از نیازهای موشکی خود را با استفاده از فن آوری ایرانی، در داخل غزه تولید کنند. بیشتر موشک هایی که اکنون گروه های مقاومت در انبارهای خود دارند از نوع موشک های فجر ۵ ایران و موشک های محلی M75 که در جنگ ۸ روزه شهرهای اسرائیل را هدف قرار دادند، می باشد.
در همین حال روزنامه آمریکایی «ورلدتریبون» به نقل از مقام های دولتی گزارش داده ایران متعهد شده است موشک های دوربرد جدید در اختیار گروه فلسطینی حماس قرار دهد.

«ورلد تریبون» نوشته: مقامات آمریکایی گفته اند ایران قصد دارد موشک هایی با برد صدها کیلومتر در اختیار حماس در منطقه غزه قرار بدهد. این موشک ها می توانند به هر جایی در اسرائیل برسند و هر منطقه ای در اسرائیل را مورد هدف قرار بدهند.
«ورلد تریبون» اضافه کرده است: «در جنگ اخیر اسرائیل علیه نوار غزه معروف به جنگ ۸ روزه، گروه های حماس و جهاد اسلامی در غزه، موشک های دو مرحله ای از نوع «فجر۵» را به سمت اسرائیل شلیک کردند. برد این موشک ها ۷۵ کیلومتر است و گروه های فلسطینی توانستند با استفاده از آنها، تل آویو را مورد هدف قرار بدهند.

روایت واشنگتن پست از روابط شکرآب مسکو- واشنگتن
روزنامه واشنگتن پست نوشت «اختلاف های آمریکا و روسیه، پایه های سیاست خارجی اوباما، از جمله در مورد ایران را می لرزاند» این روزنامه آمریکایی در تحلیلی نوشت: دولت پرزیدنت اوباما امروز بیش از همیشه به همراهی دولت روسیه برای حل بحران های جهانی مانند بحران اتمی ایران، جنگ داخلی سوریه و جنگ افغانستان نیاز دارد. این ها در حالی است که پوتین رئیس جمهور روسیه، آشکارا به گونه ای عمل می کند که نشانگر عدم تمایل وی برای پشتیبانی از اقدامات اوباما در این بحران های جهانی است.

 واشنگتن پست افزود: عدم هماهنگی و اختلاف های موجود میان آمریکا و روسیه، می رود که پایه های سیاست خارجی پرزیدنت اوباما را در خطر فروپاشی قرار دهد، دولت مسکو به ویژه در رابطه با واکنش های پرزیدنت اوباما در مورد انقلاب های خاورمیانه و سیاست های واشنگتن در مورد تهدید موشکی رژیم ایران و سیستم دفاع ضد موشکی ارتش آمریکا، نگران و آزرده خاطر است.
واشنگتن پست افزود: در هر حال، دور دوم ریاست جمهوری پرزیدنت اوباما آغشته از امکان سردی روابط با مسکو خواهد بود.


نظرات کاربران 

ارسال یک پاسخ