مدتها بود می خواستم ننویسم اما مگر می گذارند سکوت کنم … دیروز در این خصوص اتفاق خاصی افتاد ، هرمزگانی ها نیز از این پس در این ۵۰ درصد اشتغال بومی سهیم هستند و این خبر آخرین کور سوی امید جوانان بیکار عسلویه را که شبانه روز دود و خاک و آلودگی را تحمل می کنند خاموش شد و به نوعی دیگر از شیخ اشتغال هم ناامید شدند !!! البته این ناامیدی مدت ها پیش اتفاق افتاده بود.
مدتها بود می خواستم ننویسم اما مگر می گذارند سکوت کنم …
روزگاری یکی از افتخارات نماینده مجلس هفتم ما تصویب ۵۰ درصد اشتغال بومی در منطقه پارس جنوبی بود . افتخاری که همیشه و در همه ی محافل رسمی و غیر رسمی به آن می نازید .
بومیان عسلویه نیز همیشه این اشتغال ۵۰ درصد را نقطه امیدی برای سامان پذیری معاششان می دیدند . و رفته رفته همه بر این باور رسیده بودند که پارس جنوبی در اختیار بومیان قرار خواهد گرفت .
با قرار گرفتن فردی بومی که سالها نماینده مجلس در بهارستان بود در امور اشتغال منطقه ویژه انرژی پارس ، این نقطه امید چند برابر شد و بومیان بر این باور خام که دیگر می توان بر این منطقه جولان داد هر شب سماق مکیدند . اما سالها گذشت و هیچ اتفاق خاصی رخ نداد جز آنکه در یک فاز با ۸ هزار نیرو تنها چیزی در حدود ۸۰۰ نفر بومی مشغول به کار شدند .
این بیکاری و آمار پایین اشتغال بومی در منطقه تا جایی رسید که فرماندار کنگان لب به سخن وا کرد در شورای اداری شهرستان از صوری و غیر واقعی بودن آمار اشتغال گلایه کرد . اما باز هیچ تغییری در این روند ایجاد نشد . و همچنان جوانان بومی …
دیروز در این خصوص اتفاق خاصی افتاد ، هرمزگانی ها نیز از این پس در این ۵۰ درصد اشتغال بومی سهیم هستند و این خبر آخرین کور سوی امید جوانان بیکار عسلویه را که شبانه روز دود و خاک و آلودگی را تحمل می کنند خاموش شد و به نوعی دیگر از شیخ اشتغال هم ناامید شدند !!! البته این ناامیدی مدت ها پیش اتفاق افتاده بود .
این چنین که از اخبار بر می آید باید در آینده نزدیک منتظر شنیدن این خبر باشیم که استان فارس بومی عسلویه می شود . با این روند اگر روزی تیتر تمام رسانه ها ” تهران بومی عسلویه است ” بشود من هیچ تعجبی نمی کنم چرا که خداراشکر نمایندگان و مسئولین ارشد استانی هنوز بر سر مسائل پوچ و بی ارزش نزاع دارند .
از این پس روی سخنم با نماینده جنوب استان است ، دکتری که شعار انتخاباتیش در مجلس هشتم اشتغال جوانان بومی بود. جناب دکتر ! من از شما نمی خوام اشتغال ایجاد کنید تنها به این سوال من پاسخ دهید آیا نظرات بر اجرای مصوبات یکی از وظایف شما نیست ؟ مگر شما برای انجام این چنین اموری از سوی مردم منتخب نشدید ؟ شما برای چه کرسی سبز بهارستان را چهار سال اشغال نمودید ؟ مگر جز این بود که برای مردم حوزه ات مصوب کنی و بر آنها نظارت داشته باشی ؟ مگر جز این بود که شما به عنوان پاسبانی از منافع مردم انتخاب شدید ؟ مگر جز این بود که امید آن پیز زنی که به تو رای داد اشتغال فرزند تحصیل کرده اش بود ؟ مگر غیر از این است که شما در این چهار سال هیچ نظارتی بر امور اشتغال جوانان و آمار صوری اشتغال بومی نداشتید ؟ مگر غیر از این بود که سالها شما در خواب خرگوشی فرو رفته بودید و چهارسال ما بدون نماینده بودیم ؟ مگر غیر از این است که شما چهار سال برای برخی بیدار و برای عده کثیری خواب بودید ؟ مگر…
اه . اه . اه …
متاسفانه صدای جز سکوت از گلوی این دکتر ما خارج نمی شود . و من باز هم می خواهم بنویسم تا شاید حداقل صدای سکوتشان بلندتر بشود . تا شاید پاسبانانی که در خوابند بیدار شوند و بدانند که همسایه بیدار است . حسرت می خورم که چرا نماینده من خواب است و نماینده همسایه ام بیدار …
اما این را می دانم که بی کفایتی نماینده را مردم در ۱۲ اسفند در صندوق رای انداختند اما نمی دانم پاسبان جدید کفایت دارد یا نه ؟
امروز زمان کر شدن است و من گوشم را می گیریم تا دیگر چیزی نشنوم . شما اگر خبری شندید مرا نیز نوشته با خبر کنید . چشمانم را می بندم و با دو دست گوشهایم را می گیرم و به سکوتم ادامه خواهم داد …