با رویکرد مردم در انتخابات نهم و دهم ریاست جمهوری خواست حقیقی مردم ایران در لزوم انتصاب مدیران اصولگرا و ارزشمدار به عنوان یک حق و تکلیف بر مسئولین قرار گرفت. مردم با انتخاب دکتر احمدی نژاد بعنوان ریاست جمهوری انتظار داشتند مشی اصولگرایی و ارزشمداری در جامعه نهادینه و مدیران همسو مدیریت کارها را به عهده بگیرند. کسانی که خود با دولت سنخیت و هماهنگی ندارد و در برخی مواقع مخالف و مقابل جدی مشی اصولگرایی هستند نباید در عرصه مدیریتی دولت احمدی نژاد جایی داشته باشند.
با قرار گرفتن جناب حاجی زاده در رأس اداره کل آموزش و پرورش استان انتظار می رفت این مدیر اصولگرا و ولایی، جایی برای درخشش و تبلور نیروهای معتقد ولایی و اصولگرا در چرخه مدیرتی باز نماید و مجالی برای نشان دادن لیاقت ها و شایستگی های نیروهای اصولگرا فراهم نماید. اما متاسفانه این آرزو برای اصولگرایان و اعضای ستادهای انتخاباتی آقای دکتر احمدی نژاد در حد شعار و گفتن باقی ماند و هرچه زمان می گذرد و از عمر دولت دهم سپری می شود، این خواست به حق کم رنگ و کم رنگتر می شود. تا جایی که احساس می شود آقای حاجی زاده نیز تحت تاثیر شدید نیروهای اصلاحات دست و پا می زند.
نکته دیگر بنظر می رسد کاندیداهای مطرح مجلس نهم هر یک به نوعی در تلاشند بازار تعامل و بده بستان را در سطح ادارات بویژه دستگاه تاثیر گذار آموزش و پرورش را گرم و پررونق نمایند.
این موج مدتی است در آموزش و پرورش دشتستان آرام آرام به حرکت درآمده است و با فشارها ولابی های سنگین مدیر غیراصولگرای آموزش و پرورش دشتستان یکی یکی نیروهای جنبش سبز و جریان منحوس اصلاحات وارد چرخه مدیریتی می شوند. نمونه بارز اقدام اخیر آموزش و پرورش دشتستان در معرفی خانم “ک” بعنوان معاون آموزش ابتدایی شهرستان است. که با مسامحه و اغفال مسئولین استان متاسفانه به این سمت منصوب شده است.
در حالی که خانم “ک” از فعالین و حامیان مالی ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی بوده است و این را همگان می دانند. جدای از اینکه نامبرده شایستگی عملی این مسئولیت را ندارد و دارای حاشیه ها و مسایلی است که جای پرداختن به آن نیست.