چهره های معروف و آنهایی که سالهای سال مویی در بازار پر هیاهوی سیاست سفید کرده اند، معمولا ترجیح می دهند اهداف و مقاصد خود را به دور از هر گونه حاشیه و جنجالی جستجو کنند، زیرا جنجال آفرینی در مباحث کلان سیاسی آنقدر مخرب است که تاثیرات منفی آن با سرعت غیر قابل وصفی بر سایر شئون نمایان می شود که نهایتا نتیجه ای نیز به جز ایجاد تنش و التهاب اجتماعی در پی ندارد.
به گزارش «استان نیوز»، چهره های معروف و آنهایی که سالهای سال مویی در بازار پر هیاهوی سیاست سفید کرده اند، معمولا ترجیح می دهند اهداف و مقاصد خود را به دور از هر گونه حاشیه و جنجالی جستجو کنند، زیرا جنجال آفرینی در مباحث کلان سیاسی آنقدر مخرب است که تاثیرات منفی آن با سرعت غیر قابل وصفی بر سایر شئون نمایان می شود که نهایتا نتیجه ای نیز به جز ایجاد تنش و التهاب اجتماعی در پی ندارد.
البته هستند کسانی که با بستن چشم خود بر حقایق، مصالح و منافع پایدار یک اجتماع را به پای منفعت طلبی های زودگذر خود قربانی می کنند، اما آنچه از تجارب متعدد سیاسی در دسترس می باشد این است که اینگونه تحرکات در هیچ زمانی بطور قطع نتیجه بخش نبوده و بطور طبیعی محکوم به شکست است.
انتخابات دور یازدهم ریاست جمهوری و انتخاب دکتر حسن روحانی نشان داد، مردم همچنان هوشیارانه در صحنه حضور دارند و آنها هستند که با تشخیص خود مسیر را برای ادامه حیات عزتمند این نظام باز می کنند. رای مردم به اعتدال که بر اساس شعارهای رئیس جمهور محترم و شناخت ملت هوشیار ایران از صحنه های داخلی و خارجی شکل گرفت، در واقع فریاد برائت از افراط و تفریط و نیاز کشور به آرامشی معنی دار بعد از پیمودن یک مسیر سخت و نفس گیر اما موفقیت امیز بود.
در مقطع کنونی انتظار مردم از مسئولان نظام، خصوصا رئیس جمهور و همکارانش، تزریق آرامش هرچه بیشتر بر فضای حاکم جامعه و تقویت وحدت میان مردم و جریان های سیاسی با هم است، همان کاری که علیرغم برخی اشتباهات، تا حدود زیادی در دولت انجام شده و با کمک نمایندگان اصولگرای مجلس در حال پیگیری است.
در این بین که همگان در تلاش برای رفع دغدغه های عمومی ملت دست بکار شده اند، اما متاسفانه مشاهده می شود عده ای همچنان با تفکراتی افراطگرایانه در عرصه حضور دارند و با اقدامات نسنجیده و به دور از تدبیر خود، به مانعی برای تحقق اهداف نظام و دولت تبدیل شده اند.
همانگونه که بر همگان روشن است، بحث انتخاب استانداران یکی از سخت ترین و حساس ترین وظایفی است که دولت و وزارت کشور بر عهده دارد؛ بعد از استقرار دولت یازدهم و مشخص شدن وزیر کشور تا کنون تعداد زیادی از استانهای کشور استانداران جدید خود را شناخته اند، و تعدادی از استانها نیز با توجه به حساسیت هایی که وجود دارد هنوز در بلاتکلیفی به سر می برند.
استان بوشهر از آن دسته استانهایی است که بحث انتخاب استاندار در آن به دلیل دخالت جریانهای سیاسی و اظهار نظرهای مختلفی که می شود تا به امروز به تعویق افتاده و دقیقا معلوم نیست چه کسی در چه زمانی به عنوان استاندار معرفی می شود.
در اینجا که بحث منافع کلی نظام مطرح است و می طلبد جریانها و گروه های سیاسی کشور با همفکری و در پیش گرفتن مشی اعتدال به کمک دولت بروند، اصولگرایان نقش خود را به خوبی ایفا نمودند و به همگان ثابت کردند هدف اصلی آنها اعتلای نظام مقدس جمهوری اسلامی است و اولین گواه این ادعا همکاری صمیمانه و رای قاطع به قاطبه وزرای پیشنهادی دکتر روحانی در مجلس اصولگرا بود، در حالی که جناح رقیب با وجود ادعای همراهی با دولت، عملا به سهم خواهی به جای همکاری روی آورده است!
در بحث انتخاب استاندار بوشهر نیز تا کنون اصولگرایان با یک هارمونی خاصی و با حفظ احترام به جایگاه دولت و وزارت کشور گزینه های مورد نظر خود را معرفی کرده اند که از قضای اتفاق برخی از این گزینه ها دقیقا افرادی معتدل و همسو با مشی دولت یازدهم هستند. با این وجود به نظر نمی رسد این جریان سیاسی در صورت انتخاب گزینه ای به غیر از گزینه مورد نظر خود دست به اعتراض و جنجال آفرینی بزند، در حالی که اصلاح طلبان بوشهری با مطرح کردن نام تنها یک گزینه و اصرار شدید بر استاندار شدن وی فقط و فقط خواهان به کرسی نشاندن حرف خود هستند! رویکردی جنجال ساز که به نوعی استبداد و دیکتاتوری شباهت دارد تا اعتدالگرایی که دولت شعار آن را سر داده است!
اما آیا انتخاب این مسیر برای نشاندن اسماعیل تبادار که خبر انتصابش در سازمان بنادر و دریانوردی هم جنجالی شد بر صندلی استانداری بوشهر، مسیری صحیح است؟! بدون تردید دولتی که آنقدر بر روی تعیین استانداران دقت می کند تا جایی که به درازا کشیدن این فرایند صدای چهره های سیاسی را نیز درآورده است، قصد ندارد گزینه ای را در بوشهر معرفی نماید که امروز بر سر استاندار شدن یا نشدنش حرف و حدیث فراوان است!
اگرچه هر اتفاقی در انتخاب استاندار بوشهر دور از ذهن نیست، ولی حساسیت های موجود و عواقب احتمالی استاندار شدن یک چهره خاص، ان هم با ضرب و زور رسانه ای و لابی های متعدد سبب درنگ بیشتری در مراکز تصمیم ساز کابینه روحانی خواهد شد!
بسیاری امروز معتقدند اگر هواداران اسماعیل تبادار به دور از جنجال آفرینی و تنها با رایزنی های مرسوم سیاسی وارد این عرصه شده بودند، اکنون وی از شانس بیشتری برخوردار بود، ولی این انتخاب غلط و ایجاد حساسیت های کاذب امروز سبب شده تا کابینه دکتر روحانی وقتی به نام وی می رسد ارزیابی هایی فراتر از حد معمول داشته باشد. با چنین فضایی که این گروه در استان بوشهر درست کرده اند، قطعا حساسیت ها نسبت به نام تبادار چه در بوشهر و چه در مرکز بیشتر شده و امروز حتی در صورت استاندار شدن، وی کار ساده ای در پیش نخواهد داشت.
حال با همه توضیحاتی که در بالا امد باید منتظر ماند و دید آیا مسیر غلطی که طرفداران استاندار دولت خاتمی در پیش گرفته اند کار دست او خواهد داد یا اینکه تبادار می تواند بدون هیچ مشکلی بار دیگر بعد از ۸ سال زمام استانداری بوشهر را در دست بگیرد!